معنی uyumak - جستجوی لغت در جدول جو
uyumak
خوابیدن، برای خوٰابیدن
ادامه...
خوابیدَن، بَرایِ خوٰابیدَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
uyuşma
بی حسّی
ادامه...
بی حِسّی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
uyma
رعایت، مناسب
ادامه...
رِعایَت، مُناسِب
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
uyum
رعایت، رابطه، هماهنگی
ادامه...
رِعایَت، رابِطِه، هَماهَنگی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
nyuma
به طور معکوس، پشت سر
ادامه...
بِه طُورِ مَعکوس، پُشتِ سَر
دیکشنری سواحیلی به فارسی
uçmak
پرواز کردن، پرواز کن
ادامه...
پَرواز کَردَن، پَرواز کُن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
uluma
زوزه کشیدن
ادامه...
زوزِه کِشیدَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
ummak
امید داشتن، انتظار می رود
ادامه...
اُمید داشتَن، اِنتِظار می رَوَد
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
oymak
تراشیدن، قبیله، حکّاکی کردن
ادامه...
تراشیدَن، قَبیلِه، حَکّاکی کَردَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
yutmak
بلعیدن، قورت دادن
ادامه...
بَلعیدَن، قورت دادَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
uyuyan
خوابیده، خوٰابیدن
ادامه...
خوابیدِه، خوٰابیدَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
ulumak
زوزه کشیدن
ادامه...
زوزِه کِشیدَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
unutmak
فراموش کردن
ادامه...
فَراموش کَردَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
uyanmak
بیدار بودن، برای بیدار شدن، بیدار شدن
ادامه...
بیدار بودَن، بَرایِ بیدار شُدَن، بیدار شُدَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
uyarmak
توصیه کردن، برای هشدار دادن، تحریک کردن، هشدار دادن
ادامه...
تَوصِیَه کَردَن، بَرایِ هُشدار دادَن، تَحرِیک کَردَن، هُشدار دادَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
uyumlu
همکاری کننده، سازگار، انعطاف پذیر، مطابق، هم خوٰان، هماهنگ
ادامه...
هَمکاری کُنَندِه، سازِگار، اِنعِطاف پَذیر، مُطابِق، هَم خوٰان، هَماهَنگ
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
okumak
خوٰاندن، برای خوٰاندن
ادامه...
خوٰاندَن، بَرایِ خوٰاندَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
duymak
شنیدن، برای گوش دادن
ادامه...
شِنیدَن، بَرایِ گوش دادَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
duyurmak
اعلام کردن، اعلام کند، تبلیغ کردن
ادامه...
اِعلام کَردَن، اِعلام کُنَد، تَبلِیغ کَردَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
buyurmak
فرمان دادن، تجویز کند
ادامه...
فَرمان دادَن، تَجویز کُنَد
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
uymak
مطابقت داشتن، مناسب، همخوٰانی داشتن، متناسب بودن، مناسب بودن
ادامه...
مُطابِقَت داشتَن، مُناسِب، هَمخوٰانی داشتَن، مُتِناسِب بودَن، مُناسِب بودَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
fazla uyumak
زیادی خوٰابیدن، بیش از حد خوٰابیدن
ادامه...
زیادی خوٰابیدَن، بیش اَز حَد خوٰابیدَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی