جدول جو
جدول جو

معنی uyum - جستجوی لغت در جدول جو

uyum
رعایت، رابطه، هماهنگی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ناهماهنگ، ناسازگار، ناسبتاً، نامناسب، غیر سازگار، نامتناسب
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
لرزش داشتن، تاب خوردن، نوسان، لرزش
دیکشنری سواحیلی به فارسی
دم تکان دادن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
تزلزل کردن، تاب خوردن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
تکان دادن، تاب خوردن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
خوب تنظیم شده، خوب سازگار شد
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
زیادی خوٰابیدن، بیش از حد خوٰابیدن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
هم دلی، سازگاری
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
ناموزونانه، نامتجانس، به طور ناسازگار
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
رایج، عمومی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ناسازگاری، عدم تطابق، عدم انسجام، اختلال، عدم هماهنگی، عدم انطباق
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
عادت دادن، تطبیق دادن، آداپته کردن، انطباق دادن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
خوابیدن، برای خوٰابیدن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
همسان سازی، هماهنگ سازی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
همکاری کننده، سازگار، انعطاف پذیر، مطابق، هم خوٰان، هماهنگ
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
طبقاً، به طور هماهنگ، سازگارانه، به طور سازگار، با سازگاری، به طور هماهنگ و سازگار
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
تقلیدی، فرد هماهنگ
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
بی تزلزل، بدون تزلزل
دیکشنری سواحیلی به فارسی