معنی uscire - جستجوی لغت در جدول جو
uscire
خارج شدن، برو بیرون
ادامه...
خارِج شُدَن، بِرو بیرون
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
sciare
اسکی کردن، اسکی
ادامه...
اِسکی کَردَن، اِسکی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cucire
دستکاری کردن، دوختن، سوزن زدن
ادامه...
دَستکاری کَردَن، دوختَن، سوزَن زَدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Aspire
آرزو داشتن، آرزو کردن
ادامه...
آرِزو داشتَن، آرِزو کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
scier
ارّه کردن، دید
ادامه...
اَرِّه کَردَن، دید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
usare
استفاده کردن، استفاده کنید
ادامه...
اِستِفادِه کَردَن، اِستِفادِه کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
unire
ترکیب کردن، متّحد شدن
ادامه...
تَرکیب کَردَن، مُتَّحِد شُدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
usiri
پنهانکاری، محرمانه بودن
ادامه...
پِنهانکاری، مَحرَمانِه بودَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
cire
موم
ادامه...
موم
دیکشنری فرانسوی به فارسی