جدول جو
جدول جو

معنی urtare - جستجوی لغت در جدول جو

urtare
برخورد کردن، دست انداز، کوبیدن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

انتخاب کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
با فرهنگ، شهری
دیکشنری آلمانی به فارسی
پرورش دادن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تغییر یافتن، تغییر دهید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
حاشیه دوزی کردن، سجاف
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
شنا کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
اظهار نظر کردن، توجّه داشته باشید، متوجّه شدن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
خیره نگاه کردن، خیره شوید، زل زدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آخرین بودن، آخرین
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
کره زدن، گسترش، لکّه انداختن، مرغ را چرب کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
شمالی، شمال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
شخم زدن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
استفاده کردن، استفاده کنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
مرغ را چرب کردن، گریس، چرب کردن، روغن زدن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
قانونمندی، تعادل
دیکشنری سواحیلی به فارسی
اهدا کردن، تجهیز کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
اشتباه کردن، اشتباه کن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
غرّیدن، فریاد زدن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ایجاد کردن، ایجاد کنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
حذف کردن، هرس کنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
تجهیز کردن، بازو
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
تاریخ گذاشتن، تاریخ
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
منحنی شدن، منحنی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پرستاری کردن، درمان، درمان کردن، مراقبت کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
لذّت بردن، لذّت ببرید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ارجاع دادن، نقل قول، نقل قول کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
حمل کردن، آوردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
آروغ، آروغ زدن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
چرخیدن، چرخاندن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
دزدی کردن، سرقت، دزدیدن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
مضطرب کردن، مزاحم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ریز ریز کردن، خرد کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
کم یاب، نادر، متفرّق، نایاب
دیکشنری فرانسوی به فارسی