معنی urgente - جستجوی لغت در جدول جو
urgente
تاکید شده، فوری
ادامه...
تَاکید شُدِه، فُوری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
urgente
تاکید شده، فوری
ادامه...
تَاکید شُدِه، فُوری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
urgente
تاکید شده، فوری
ادامه...
تَاکید شُدِه، فُوری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
pungente
زننده، تند، سوزاننده
ادامه...
زَنَندِه، تُند، سوزانَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
urgentemente
به طور فوری، فوری
ادامه...
بِه طُورِ فُوری، فُوری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
urgentemente
به طور فوری، فوری
ادامه...
بِه طُورِ فُوری، فُوری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
urgentemente
به طور فوری، فوری
ادامه...
بِه طُورِ فُوری، فُوری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rente
سالانه، سالیانه
ادامه...
سالانِه، سالیانه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
agente
نماینده، عامل
ادامه...
نَمَایَندِه، عامِل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
agente
نماینده، عامل
ادامه...
نَمَایَندِه، عامِل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
agente
نماینده، عامل
ادامه...
نَمَایَندِه، عامِل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Urgent
فوری
ادامه...
فُوری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
groente
سبزی
ادامه...
سَبزی
دیکشنری هلندی به فارسی
urgensi
فوریّت
ادامه...
فُوریَّت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
urgenza
فوریّت
ادامه...
فُوریَّت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
urlante
به طور فریادکنان، فریاد زدن، فریاد زننده
ادامه...
بِه طُورِ فریادکُنان، فَریاد زَدَن، فَریاد زَنَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ruggente
غرّنده، غرّش
ادامه...
غُرَّندِه، غُرِّش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ardente
سخت، پرشور، سوزان
ادامه...
سَخت، پُرشور، سوزان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
regente
نایب السلطنه، هادی
ادامه...
نایِب السَلطَنِه، هادی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ardente
سخت، سوزاندن، سوزان، آتشی
ادامه...
سَخت، سوزاندَن، سوزان، آتَشی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
sergente
گروهبان
ادامه...
گُروهبان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sorgente
چشمه، منبع
ادامه...
چِشمِه، مَنبَع
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rugiente
غرّنده، غرّش
ادامه...
غُرَّندِه، غُرِّش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
regente
نایب السلطنه
ادامه...
نایِب السَلطَنِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
argenté
نقره ای
ادامه...
نُقره ای
دیکشنری فرانسوی به فارسی
urgent
تاکید شده، فوری
ادامه...
تَاکید شُدِه، فُوری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
urgentie
فوریّت
ادامه...
فُوریَّت
دیکشنری هلندی به فارسی
urgence
اضطراری
ادامه...
اِضطِراری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
de manière urgente
به طور فوری، فوری
ادامه...
بِه طُورِ فُوری، فُوری
دیکشنری فرانسوی به فارسی