جدول جو
جدول جو

معنی ungere - جستجوی لغت در جدول جو

ungere
چرب کردن، گریس، روغن زدن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مقدّس کردن، مسح کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
قلّه داشتن، به اوج برسد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
به اوج رسیدن، به اوج برسد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
اضافه کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
به طور ناعادلانه، ناعادلانه، غیر منصفانه، نامنصفانه
دیکشنری آلمانی به فارسی
بدون توجیه، غیر موجّه
دیکشنری آلمانی به فارسی
عصبانیّت داشتن، خشم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاقی، ضخامت، فشردگی، نازکی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ترکیب کردن، متّحد شدن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پرچم زدن، نیش زدن، سوزاندن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
مقدّس کردن، مسح کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
عصبانی، عصبانی شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنگ دادن، رنگ، رنگ کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ادّعا کردن، جعلی، تظاهر کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
گرسنگی
دیکشنری آلمانی به فارسی
دیگر
دیکشنری آلمانی به فارسی
مقدّس کردن، ناخوشایند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
شیر دوشیدن، شیر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
دست یافتن، رسیدن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی