معنی ungir
ungir
مقدّس کردن، مسح کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با ungir
ungir
ungir
مُقَدَّس کَردَن، مَسح کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
urgir
urgir
فِشار آوَردَن، اِصرار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
unir
unir
مِتَّحِد شُدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
unir
unir
مِتَّحِد شُدَن، مُقَیَّد کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
unir
unir
مِتَّحِد شُدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی