جدول جو
جدول جو

معنی umbali - جستجوی لغت در جدول جو

umbali
دوری، فاصله
دیکشنری سواحیلی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دور از دسترس، دور، دورافتاده، مجزّا، دور از دیگران
دیکشنری سواحیلی به فارسی
بازگشتن، بازگشت، برگشتن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
موافق
دیکشنری سواحیلی به فارسی
خالق، مادرزادی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
آفرینش، ایجاد
دیکشنری سواحیلی به فارسی
زبر بودن، شدّت، تیزبینی، تیزی، پرخاشگری، ریاضت، برندگی، خشونت، زبره، ناهمواری، جدّیّت، ستیزه جویی، خامی، سخت گیری، خشکی، عبوسی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
جمعیت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
تند، روشن، خشن، شدید، دست و پا چلفتی، زشت، جلوه گر، سخت، تیزلبه، وحشی، سختگیر، نامهربان، زهرآگین
دیکشنری سواحیلی به فارسی
مراقب، مراقبت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
دوتایی، دو، دوبارگی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
هم فاصله، همان فاصله
دیکشنری سواحیلی به فارسی
مالیاتی، مالی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
به طور مساوی از هم فاصله، در همان فاصله
دیکشنری سواحیلی به فارسی