جدول جو
جدول جو

معنی ukazi - جستجوی لغت در جدول جو

ukazi
فضای بزرگ، اقامت
دیکشنری سواحیلی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

زبر بودن، شدّت، تیزبینی، تیزی، پرخاشگری، ریاضت، برندگی، خشونت، زبره، ناهمواری، جدّیّت، ستیزه جویی، خامی، سخت گیری، خشکی، عبوسی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ساکن، یک ساکن، مقیم
دیکشنری سواحیلی به فارسی
باروری، تولید مثل، مادریّت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
وضوح، شفّافیت، وضاحت، صراحت، روشنی، گشودگی، خوش مشربی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
وظیفه، کار کردن، عملکرد، کاری
دیکشنری سواحیلی به فارسی