معنی tykać - جستجوی لغت در جدول جو
tykać
تیک زدن، یک تیم ایجاد کنید
ادامه...
تیک زَدَن، یِک تیم ایجاد کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
tkać
بافیدن، باقی مانده است، پارچه کردن، پارس کردن
ادامه...
بافیدَن، باقی ماندِه اَست، پارچِه کَردَن، پارس کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
dotykać
لمس کردن، در حال حرکت، لگام زدن، مقاومت کن
ادامه...
لَمس کَردَن، دَر حالِ حَرَکَت، لَگام زَدَن، مُقاوِمَت کُن
دیکشنری لهستانی به فارسی
kuśtykać
لنگ لنگ حرکت کردن، لنگی
ادامه...
لَنگ لَنگ حَرَکَت کَردَن، لَنگی
دیکشنری لهستانی به فارسی
potykać się
لنگ زدن، تکان دادن، لنگ لنگان راه رفتن، لنگ، لنگیدن، لوازم جانبی
ادامه...
لَنگ زَدَن، تِکان دادَن، لَنگ لَنگان راه رَفتَن، لَنگ، لَنگیدَن، لَوازِم جانِبی
دیکشنری لهستانی به فارسی