معنی twardo - جستجوی لغت در جدول جو
twardo
به سختی، تابستان
ادامه...
بِه سَختی، تابِستان
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
twardość
استحکام، انعطاف پذیری، سختی، سفتی
ادامه...
اِستِحکام، اِنعِطاف پَذیری، سَختی، سِفتی
دیکشنری لهستانی به فارسی
twardy
سخت، جامع، سختگیر
ادامه...
سَخت، جامِع، سَختگیر
دیکشنری لهستانی به فارسی
tirado
دور ریخته شده، پرتاب شده
ادامه...
دور ریختِه شُدِه، پَرتاب شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tardío
دیرآمد، دیر
ادامه...
دیرآمَد، دیر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
twarzy
صورتکی، فاکتور
ادامه...
صورَتَکی، فاکتُور
دیکشنری لهستانی به فارسی
traído
خیانت شده، خیانت کرده
ادامه...
خِیانَت شُدِه، خِیانَت کَردِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tardio
دیرآمد، دیر
ادامه...
دیرآمَد، دیر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tarde
دیر
ادامه...
دیر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
twarz
چهره، اخم کردن
ادامه...
چِهرِه، اَخم کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
tardi
دیر
ادامه...
دیر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Award
اعطا کردن، جایزه
ادامه...
اِعطا کَردَن، جایِزِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
tard
دیر
ادامه...
دیر
دیکشنری فرانسوی به فارسی