معنی trovare - جستجوی لغت در جدول جو
trovare
یافتن، پیدا کردن
ادامه...
یافتَن، پِیدا کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
trotar
دویدن آرام، یورتمه سواری، دور رفتن
ادامه...
دَویدَن آرام، یورتمِه سَواری، دور رَفتَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
trocar
مبادله کردن، جایگزین کردن، تعویض کردن، تغییر دادن
ادامه...
مُبادِلِه کَردَن، جایگُزین کَردَن، تَعویض کَردَن، تَغییر دادَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
trotar
دویدن آرام، یورتمه سواری، دور رفتن
ادامه...
دَویدَن آرام، یورتمِه سَواری، دور رَفتَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tosare
بریدن، برشی
ادامه...
بُریدَن، بُرِشی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
covare
تخم گذاری کردن، نوزادان
ادامه...
تُخم گُذاری کَردَن، نوزادان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
provar
اثبات کردن، برای تست کردن، چشیدن
ادامه...
اِثبات کَردَن، بَرایِ تِست کَردَن، چِشیدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tronar
رعد و برق زدن، رعد و برق
ادامه...
رَعد و بَرق زَدَن، رَعد و بَرق
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tornare
برگشتن، بازگشت، بازگشتن
ادامه...
بَرگَشتَن، بازگَشت، بازگَشتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
provare
اثبات کردن، سعی کنید، تمرین کردن، سعی کردن
ادامه...
اِثبات کَردَن، سَعی کُنید، تَمرین کَردَن، سَعی کَردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tremare
لرزیدن
ادامه...
لَرزیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tritare
ریز ریز کردن، خرد کردن
ادامه...
ریز ریز کَردَن، خُرد کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
troncare
کوتاه کردن، قطع کردن
ادامه...
کوتاه کَردَن، قَطع کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
trottare
دور رفتن، یورتمه سواری
ادامه...
دور رَفتَن، یورتمِه سَواری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tuonare
رعد و برق زدن، رعد و برق
ادامه...
رَعد و بَرق زَدَن، رَعد و بَرق
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
privare
بی کس کردن، محروم کردن
ادامه...
بی کَس کَردَن، مَحروم کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
difficile da trovare
سخت ال یافت، سخت پیدا کردن
ادامه...
سَخت اَل یافت، سَخت پِیدا کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی