معنی trouw - جستجوی لغت در جدول جو
trouw
وفادار، وفاداری، با وفاداری
ادامه...
وَفادار، وَفاداری، با وَفاداری
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
vertrouwelijkheid
محرمانگی، محرمانه بودن
ادامه...
مَحرَمانِگی، مَحرَمانِه بودَن
دیکشنری هلندی به فارسی
onbetrouwbaar
غیرقابل اعتماد
ادامه...
غِیرِقابِلِ اِعتِماد
دیکشنری هلندی به فارسی
onbetrouwbaarheid
غیرقابل اعتماد بودن
ادامه...
غِیرِقابِلِ اِعتِماد بودَن
دیکشنری هلندی به فارسی
getrouwd
متأهّل
ادامه...
مُتِأَهِّل
دیکشنری هلندی به فارسی
bertrouwen
سرزنش کردن، اعتماد کردن
ادامه...
سَرزَنِش کَردَن، اِعتِماد کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
betrouwbaar
مورد اعتماد، قابل اعتماد، با اعتماد، اعتمادآور
ادامه...
مُورِدِ اِعتِماد، قابِلِ اِعتِماد، با اِعتِماد، اِعتِمادآوَر
دیکشنری هلندی به فارسی
betrouwbaarheid
اعتبار، قابلیّت اطمینان، اعتمادپذیری، اتّکاء پذیری، قابلیّت اعتماد، قابل اعتمادی
ادامه...
اِعتِبار، قابِلیَّتِ اِطمینان، اِعتِمادپَذیری، اِتِّکاء پَذیری، قابِلیَّتِ اِعتِماد، قابِلِ اِعتِمادی
دیکشنری هلندی به فارسی
plichtsgetrouw
به طور وظیفه شناسانه، وظیفه شناس
ادامه...
بِه طُورِ وَظیفِه شناسانِه، وَظیفِه شِناس
دیکشنری هلندی به فارسی
ontrouw
بی وفا، خیانت، وفادار نبودن، به طور غیر وفادارانه، بی وفایی
ادامه...
بی وَفا، خِیانَت، وَفادار نَبودَن، بِه طُورِ غِیرِ وَفادارانِه، بی وَفایی
دیکشنری هلندی به فارسی
vertrouwd
آشنا، قابل اعتماد، به طور آشنا
ادامه...
آشِنا، قابِلِ اِعتِماد، بِه طُورِ آشِنا
دیکشنری هلندی به فارسی
vertrouwdheid
آشنایی
ادامه...
آشنایی
دیکشنری هلندی به فارسی
vertrouwdmaking
آشنا سازی، آشنایی
ادامه...
آشِنا سازی، آشنایی
دیکشنری هلندی به فارسی
vertrouwelijk
به طور محرمانه، محرمانه
ادامه...
بِه طُورِ مَحرَمانِه، مَحرَمانِه
دیکشنری هلندی به فارسی
vertrouwen
اعتماد، اعتماد کردن، مطمئن
ادامه...
اِعتِماد، اِعتِماد کَردَن، مُطمَئِن
دیکشنری هلندی به فارسی
rouw
عزیمت، عزاداری
ادامه...
عَزیمَت، عَزاداری
دیکشنری هلندی به فارسی
vertrouwen op
تکیه کردن، تکیه کنید
ادامه...
تِکیِه کَردَن، تِکیِه کُنید
دیکشنری هلندی به فارسی
vertrouwend
باورکننده، اعتماد کردن
ادامه...
باورکُنَندِه، اِعتِماد کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
vertrouwenspersoon
سپردن، قابل اعتماد
ادامه...
سِپُردَن، قابِلِ اِعتِماد
دیکشنری هلندی به فارسی
vertrouwensvol
با اطمینان، اعتماد کردن
ادامه...
با اِطمینان، اِعتِماد کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
vol vertrouwen
با اعتماد به نفس، با اطمینان
ادامه...
با اِعتِماد بِه نَفس، با اِطمینان
دیکشنری هلندی به فارسی
waarheidsgetrouw
صادقانه، راستگو
ادامه...
صادِقانِه، راستگو
دیکشنری هلندی به فارسی
waarheidsgetrouwheid
اصالت، صحّت، راست گویی
ادامه...
اِصالَت، صِحَّت، راست گویی
دیکشنری هلندی به فارسی
wantrouwen
بی اعتمادی کردن، بی اعتمادی
ادامه...
بی اِعتِمادی کَردَن، بی اِعتِمادی
دیکشنری هلندی به فارسی
wantrouwend
با بی اعتمادی، بی اعتماد
ادامه...
با بی اِعتِمادی، بی اِعتِماد
دیکشنری هلندی به فارسی
wantrouwig
بی اعتماد، مشکوک، بدگمان
ادامه...
بی اِعتِماد، مَشکوک، بَدگُمان
دیکشنری هلندی به فارسی
trouweloosheid
بی وفایی
ادامه...
بی وَفایی
دیکشنری هلندی به فارسی
trouwen
ازدواج کردن، برای ازدواج، عروسی کردن
ادامه...
اِزدِواج کَردَن، بَرایِ اِزدِواج، عَروسی کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
toevertrouwen
واگذار کردن، سپردن
ادامه...
واگُذار کَردَن، سِپُردَن
دیکشنری هلندی به فارسی