جدول جو
جدول جو

معنی trik - جستجوی لغت در جدول جو

trik
حقّه، قوانین
دیکشنری لهستانی به فارسی
trik
حقّه، ترفند، فریب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

درهم و برهم کردن، به دام انداختن، در هم پیچیدن، گرفتار شدن
دیکشنری هلندی به فارسی
به طور برقی، به صورت الکتریکی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
غیرمعمولی، غیر عادی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نمایشی بودن، تئاتری بودن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نمایشی، تئاتری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
برق کار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
درگیر، درهم تنیده
دیکشنری هلندی به فارسی
رباط زدن، بستن بند کفش
دیکشنری هلندی به فارسی
به صورت هیدروالکتریکی، برق آبی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور نامتقارن، به صورت نامتقارن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
نامتقارن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
به طور فشارسنجی، از نظر فشارسنجی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
غیر عادی بودن، عجیب و غریب
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
غریب، عجیب و غریب
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
خودمحورانه، به طور خودشیفته
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
به طور ژئو مرکزی، به صورت زمین مرکزی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور فشارسنجی، از نظر فشارسنجی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
الکتریکی، برق
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
گرم و طاقت فرسا، سوزاننده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
برق زدن، الکتریسیته را هدایت کند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
عجیب و غریب بودن، عجیب و غریب
دیکشنری آلمانی به فارسی
سالخوردگی، سالمندی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
غریب، عجیب و غریب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
برق گرفتگی، شوک الکتریکی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور برجسته، به طرز چشمگیری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور روان پزشکی، روانپزشکی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
جذّاب، قابل توجّه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زدن، اعتصاب کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برق کار
دیکشنری آلمانی به فارسی
اتو کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مقاومت الکتریکی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور تئاتری، به صورت تئاتری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مقاومت الکتریکی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی