ترجمه verstrikken به فارسی - دیکشنری هلندی به فارسی
معنی verstrikken
- verstrikken
- درهم و برهم کردن، به دام انداختن، در هم پیچیدن، گرفتار شدن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با verstrikken
verstricken
- verstricken
- پایِه زَدَن، دَرهَم تَنیدِه، دَر هَم پیچیدَن، دَرهَم و بَرهَم کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی