معنی transplantasi - جستجوی لغت در جدول جو
transplantasi
پیوند
ادامه...
پِیوَند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
transplantado
کاشته شده، پیوند زده شده است
ادامه...
کاشتِه شُدِه، پِیوَند زَدِه شُدِه اَست
دیکشنری پرتغالی به فارسی
transplantatie
پیوند
ادامه...
پِیوَند
دیکشنری هلندی به فارسی
transplantar
کاشتن، پیوند
ادامه...
کاشتَن، پِیوَند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ditransplantasikan
کاشته شده، پیوند زده شده است
ادامه...
کاشتِه شُدِه، پِیوَند زَدِه شُدِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mentransplantasi
کاشتن، پیوند
ادامه...
کاشتَن، پِیوَند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی