جدول جو
جدول جو

معنی totaal - جستجوی لغت در جدول جو

totaal
کامل، کل
دیکشنری هلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

باسراف، سخاوتمندانه
دیکشنری هلندی به فارسی
تصویری از Total
تصویر Total
مقدمه مفهومی
در فناوری اطلاعات، کل (Total) به نتیجه نهایی عملیات جمع آوری، پردازش یا تحلیل داده ها اشاره دارد. این مفهوم در زمینه های مختلفی از برنامه نویسی پایه تا سیستم های پیچیده تحلیل کلان داده کاربرد دارد. مقدار کل می تواند نتیجه جمع ساده اعداد، تعداد کل رکوردها در یک پایگاه داده، یا خروجی تجمیع شده یک فرآیند پردازش پیچیده باشد. درک صحیح و محاسبه دقیق مقادیر کل برای گزارش گیری، تحلیل عملکرد و تصمیم گیری مبتنی بر داده ضروری است.
تاریخچه و تکامل
مفهوم محاسبه کل به اولین روزهای محاسبات دیجیتال بازمی گردد. در دهه 1980 با ظهور سیستم های مدیریت پایگاه داده، توابع تجمعی مانند SUM() استاندارد شدند. امروزه در سیستم های تحلیل کلان داده، محاسبه مقادیر کل در مقیاس پتابایت به یک چالش فنی تبدیل شده است.
زیرشاخه های کلیدی
1. جمع های ساده ریاضی 2. توابع تجمعی در SQL 3. محاسبات توزیع شده کل 4. کل های موقت در پردازش جریان داده 5. تخمین کل در سیستم های تقریبی
کاربردهای عملی
• گزارش گیری مالی و حسابداری • تحلیل ترافیک شبکه و وبسایت • سیستم های مدیریت موجودی • پردازش داده های حسگرها در IoT • تحلیل عملکرد سیستم های توزیع شده
چالش های فنی
1. محاسبه کل در مجموعه های داده بسیار بزرگ 2. به روزرسانی بلادرنگ مقادیر کل 3. مدیریت داده های پراکنده و نامنظم 4. محاسبات دقیق در سیستم های توزیع شده 5. یکپارچه سازی کل های محاسبه شده از منابع مختلف
راهکارهای نوین
• الگوریتم های MapReduce برای محاسبات توزیع شده • سیستم های تقریبی برای محاسبات سریع • پایگاه های داده ستونی برای تجمیع کارآمد • معماری های پردازش جریان برای به روزرسانی بلادرنگ • تکنیک های نمونه گیری برای تخمین مقادیر کل
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
فولادی، فولاد
دیکشنری هلندی به فارسی
بیضی، بیضی شکل
دیکشنری هلندی به فارسی
دهانی، شفاهی
دیکشنری هلندی به فارسی
آوایی، تونال
دیکشنری آلمانی به فارسی
شل، لنگ
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
آوایی، تونال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
آوایی، تونال
دیکشنری پرتغالی به فارسی
کامل، مجموع، کلّی بودن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آوایی، تونال
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
آوایی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
وفادارانه، وفادار
دیکشنری هلندی به فارسی
آوایی، به صورت تنی
دیکشنری هلندی به فارسی
به طور محلّی، محلّی
دیکشنری هلندی به فارسی
تصادف، شانس
دیکشنری هلندی به فارسی
اخلاقیات، اخلاق
دیکشنری هلندی به فارسی
کشنده
دیکشنری هلندی به فارسی
حیاتی طور، حیاتی
دیکشنری هلندی به فارسی
آوایی، آوازی
دیکشنری هلندی به فارسی
کامل، کل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
کامل، کل
دیکشنری آلمانی به فارسی
کامل، کل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
کامل، کل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
کامل، کل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
کامل، کل
دیکشنری فرانسوی به فارسی
زبان
دیکشنری هلندی به فارسی