معنی tossire - جستجوی لغت در جدول جو
tossire
سرفه کردن، سرفه
ادامه...
سُرفِه کَردَن، سُرفِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
tossir
سرفه کردن، سرفه
ادامه...
سُرفِه کَردَن، سُرفِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
fossile
سنگی شده، فسیلی
ادامه...
سَنگی شُدِه، فُسیلی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
rossore
قرمزی، سرخی
ادامه...
قِرمِزی، سُرخی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tessere
بافیدن، بافتن، پارچه کردن
ادامه...
بافیدَن، بافتَن، پارچِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tassare
مالیات گرفتن، مالیات
ادامه...
مالیات گِرِفتَن، مالیات
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tostare
بر تست کردن، نان تست
ادامه...
بَر تِست کَردَن، نان تِست
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tossico
سمّی
ادامه...
سَمّی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tosare
بریدن، برشی
ادامه...
بُریدَن، بُرِشی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tosse
سرفه کننده، سرفه
ادامه...
سُرفِه کُنَندِه، سُرفِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی