جدول جو
جدول جو

معنی tolerant - جستجوی لغت در جدول جو

tolerant
با تساهل، متحمّل، بردبار
دیکشنری آلمانی به فارسی
tolerant
بردبار، متحمّل، با تساهل
دیکشنری هلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

رواداری، تحمّل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور غیرقابل تحمل، بی تحمّل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیرقابل تحمّل، عدم تحمّل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
به طور غیرقابل تحمل، به روشی غیر قابل تحمّل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
به طور غیرقابل تحمل، به شیوه ای غیرقابل تحمّل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
غیرقابل تحمّل، عدم تحمّل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
تحمّل کردن، تحمّل کند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
تحمّل کردن، تحمّل کند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
تحمّل
دیکشنری آلمانی به فارسی
بردبار، متحمّل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
بردبار، متحمّل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بردبار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بردبار، متحمّل
دیکشنری فرانسوی به فارسی
غیرقابل تحمّل، عدم تحمّل، به طور غیرقابل تحمل
دیکشنری هلندی به فارسی
غیرقابل تحمّل، بی تحمّل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور غیرقابل تحمل، عدم تحمّل، غیرقابل تحمّل
دیکشنری آلمانی به فارسی
تحمّل
دیکشنری هلندی به فارسی
بردبار، متحمّل، با تساهل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
بردبار، متحمّل، با تساهل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
عدم تحمّل
دیکشنری هلندی به فارسی