معنی tolerar
tolerar
تحمّل کردن، تحمّل کند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با tolerar
tolerar
tolerar
تَحَمُّل کَردَن، تَحَمُّل کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
toleran
toleran
بُردبار، مُتِحَمِّل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
moderar
moderar
مُعتَدِل کَردَن، مُتِوَسِّط
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tolérer
tolérer
تَحَمُّل کَردَن، تَحَمُّل کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tollerare
tollerare
تَحَمُّل کَردَن، تَحَمُّل کُنَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
coletar
coletar
جَمع آوَری کَردَن، جَمع آوَری کُنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
moderar
moderar
مُعتَدِل کَردَن، مُتِوَسِّط
دیکشنری پرتغالی به فارسی
soletrar
soletrar
هِجّی کَردَن، طِلِسم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tolerant
tolerant
با تَسَاهُل، مُتِحَمِّل، بُردبار
دیکشنری آلمانی به فارسی