معنی toleran - جستجوی لغت در جدول جو
toleran
بردبار، متحمّل
ادامه...
بُردبار، مُتِحَمِّل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
nietolerancyjny
غیرقابل تحمّل، خردکننده
ادامه...
غِیرِقابِلِ تَحَمُّل، خُردکُنَندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
intoleransi
عدم تحمّل
ادامه...
عَدَمِ تَحَمُّل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Intoleranz
عدم تحمّل
ادامه...
عَدَمِ تَحَمُّل
دیکشنری آلمانی به فارسی
intolerant
به طور غیرقابل تحمل، عدم تحمّل، غیرقابل تحمّل
ادامه...
به طور غیرقابل تحمل، عَدَمِ تَحَمُّل، غِیرِقابِلِ تَحَمُّل
دیکشنری آلمانی به فارسی
intolerante
غیرقابل تحمّل، عدم تحمّل
ادامه...
غِیرِقابِلِ تَحَمُّل، عَدَمِ تَحَمُّل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
intolerancia
عدم تحمّل
ادامه...
عَدَمِ تَحَمُّل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
de manera intolerante
به طور غیرقابل تحمل، به شیوه ای غیرقابل تحمّل
ادامه...
به طور غیرقابل تحمل، بِه شیوِه ای غِیرِقابِلِ تَحَمُّل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
nietolerancyjnie
به طور غیرقابل تحمل، غیر قابل تحمّل
ادامه...
به طور غیرقابل تحمل، غِیرِ قابِلِ تَحَمُّل
دیکشنری لهستانی به فارسی
dapat ditoleransi
تحمّل شدنی، قابل تحمّل
ادامه...
تَحَمُّل شُدَنی، قابِلِ تَحَمُّل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
nietolerancja
عدم تحمّل، عدم انطباق
ادامه...
عَدَمِ تَحَمُّل، عَدَمِ اِنطِباق
دیکشنری لهستانی به فارسی
de maneira intolerante
به طور غیرقابل تحمل، به روشی غیر قابل تحمّل
ادامه...
به طور غیرقابل تحمل، بِه رَوِشی غِیرِ قابِلِ تَحَمُّل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
intolerante
غیرقابل تحمّل، عدم تحمّل
ادامه...
غِیرِقابِلِ تَحَمُّل، عَدَمِ تَحَمُّل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
secara intoleran
به طور غیرقابل تحمل، غیر قابل تحمّل
ادامه...
به طور غیرقابل تحمل، غِیرِ قابِلِ تَحَمُّل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak dapat ditoleransi
تحمّل ناپذیر، غیر قابل تحمّل
ادامه...
تَحَمُّل ناپَذیر، غِیرِ قابِلِ تَحَمُّل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Intolerantly
به طور غیرقابل تحمل، بی تحمّل
ادامه...
به طور غیرقابل تحمل، بی تَحَمُّل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
dengan toleransi
قابل تحمّل، با تحمّل، با تساهل
ادامه...
قابِلِ تَحَمُّل، با تَحَمُّل، با تَسَاهُل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tolerantie
تحمّل
ادامه...
تَحَمُّل
دیکشنری هلندی به فارسی
tolerant
با تساهل، متحمّل، بردبار
ادامه...
با تَسَاهُل، مُتِحَمِّل، بُردبار
دیکشنری آلمانی به فارسی
tolerar
تحمّل کردن، تحمّل کند
ادامه...
تَحَمُّل کَردَن، تَحَمُّل کُنَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tolerant
بردبار، متحمّل، با تساهل
ادامه...
بُردبار، مُتِحَمِّل، با تَسَاهُل
دیکشنری هلندی به فارسی
tolerante
بردبار، متحمّل، با تساهل
ادامه...
بُردبار، مُتِحَمِّل، با تَسَاهُل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tolerante
بردبار، متحمّل، با تساهل
ادامه...
بُردبار، مُتِحَمِّل، با تَسَاهُل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
toleransi
رواداری، تحمّل
ادامه...
رَواداری، تَحَمُّل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
intoleran
غیرقابل تحمّل، عدم تحمّل
ادامه...
غِیرِقابِلِ تَحَمُّل، عَدَمِ تَحَمُّل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tolerar
تحمّل کردن، تحمّل کند
ادامه...
تَحَمُّل کَردَن، تَحَمُّل کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tolérant
بردبار، متحمّل
ادامه...
بُردبار، مُتِحَمِّل
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tolerancja
تحمّل، بادوام، رواداری، رواقی گری
ادامه...
تَحَمُّل، بادَوام، رَواداری، رِواقی گَری
دیکشنری لهستانی به فارسی
Tolerant
بردبار
ادامه...
بُردبار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Toleranz
تحمّل
ادامه...
تَحَمُّل
دیکشنری آلمانی به فارسی
toveren
جادو کردن، التماس کردن
ادامه...
جادو کَردَن، اِلتِماس کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
tolerancia
بردباری، تحمّل، رواداری
ادامه...
بُردباری، تَحَمُّل، رَواداری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tolerancyjny
تحمّل شدنی، تحمّل کن، بردبار، صبر
ادامه...
تَحَمُّل شُدَنی، تَحَمُّل کُن، بُردبار، صَبر
دیکشنری لهستانی به فارسی
tolerancyjnie
با تساهل، با استعفا
ادامه...
با تَسَاهُل، با اِستِعفا
دیکشنری لهستانی به فارسی
Intolerant
غیرقابل تحمّل، بی تحمّل
ادامه...
غِیرِقابِلِ تَحَمُّل، بی تَحَمُّل
دیکشنری انگلیسی به فارسی