معنی toeteren - جستجوی لغت در جدول جو
toeteren
هوهو کردن، بوق زدن
ادامه...
هوهو کَردَن، بوق زَدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
poederen
پودر کردن، پودر
ادامه...
پودر کَردَن، پودر
دیکشنری هلندی به فارسی
folteren
شکنجه دادن، شکنجه
ادامه...
شِکَنجِه دادَن، شِکَنجِه
دیکشنری هلندی به فارسی
tolereren
تحمّل کردن، تحمّل کند
ادامه...
تَحَمُّل کَردَن، تَحَمُّل کُنَد
دیکشنری هلندی به فارسی
toegeven
پذیرفتن، تسلیم شدن، تسلیم کردن، گذشتن
ادامه...
پَذیرُفتَن، تَسلِیم شُدَن، تَسلِیم کَردَن، گُذَشتَن
دیکشنری هلندی به فارسی
stotteren
لکنت داشتن، لکنت زبان
ادامه...
لُکنَت داشتَن، لُکنَت زَبان
دیکشنری هلندی به فارسی
koesteren
ارزش قائل شدن، گرامی داشتن
ادامه...
ارزش قائل شدن، گِرامی داشتَن
دیکشنری هلندی به فارسی
sorteren
طبقه بندی کردن، مرتّب کردن
ادامه...
طَبَقِه بَندی کَردَن، مُرَتَّب کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
routeren
مسیر دادن، مسیریابی
ادامه...
مَسیر دادَن، مَسیریابی
دیکشنری هلندی به فارسی
noteren
یادداشت کردن، توجّه داشته باشید
ادامه...
یادداشت کَردَن، تَوَجُّه داشتِه باشید
دیکشنری هلندی به فارسی
toveren
جادو کردن، التماس کردن
ادامه...
جادو کَردَن، اِلتِماس کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی