معنی tersedak - جستجوی لغت در جدول جو
tersedak
خفه کردن، خفه شد
ادامه...
خَفِه کَردَن، خَفِه شُد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
terjebak
محبوس، به دام افتاده
ادامه...
مَحبوس، بِه دام اُفتادِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tersesat
سرگردان، گمشده
ادامه...
سَرگَردان، گُمشُدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tersedia
موجود، موجود است
ادامه...
مُوجود، مُوجود اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tersebar
پراکنده، گسترش
ادامه...
پَراکَندِه، گُستَرِش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
teredam
خفه، خفه شده
ادامه...
خَفِه، خَفِه شُدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی