معنی terlambat - جستجوی لغت در جدول جو
terlambat
با تأخیر، دیر، دیرآمد
ادامه...
با تَأخیر، دیر، دیرآمَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
tersumbat
مسدود، گرفتگی
ادامه...
مَسدود، گِرِفتِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
terlibat
غرق شده، درگیر، مشارکت کننده
ادامه...
غَرق شُده، دَرگیر، مُشارِکَت کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
keterlambatan
دیرکرد، تأخیر، تأخیر
ادامه...
دیرکَرد، تَأخیر، تَأخیر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
lebih baik terlambat daripada tidak datang sama sekali
دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن، دیر رسیدن بهتر از اصلاً نیامدن
ادامه...
دیر رِسیدَن بِهتَر اَز هَرگِز نَرِسیدَن، دیر رِسیدَن بِهتَر اَز اَصلاً نَیامَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی