معنی tersumbat
tersumbat
مسدود، گرفتگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با tersumbat
terlambat
terlambat
با تَأخیر، دیر، دیرآمَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی