معنی terhubung - جستجوی لغت در جدول جو
terhubung
متصّل، متصّل است
ادامه...
مُتَصِّل، مُتَصِّل اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
terkurung
در قفس، به دام افتاده
ادامه...
دَر قَفَس، بِه دام اُفتادِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ketidak terhubungan
بی ارتباطی، قطع ارتباط
ادامه...
بی اِرتِباطی، قَطع اِرتِباط
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara terhubung
به طور مرتبط، متصّل است
ادامه...
بِه طُورِ مُرتَبِط، مُتَصِّل اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
saling keterhubungan
ارتباط متقابل، به هم پیوستگی
ادامه...
اِرتِباطِ مُتِقابِل، بِه هَم پیوَستِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی