معنی terkurung
terkurung
در قفس، به دام افتاده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با terkurung
berkurang
berkurang
کاهِش یابَندِه، کاهِش دَهَد، کَم شُدَن، کاهِش یافتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
terhubung
terhubung
مُتَصِّل، مُتَصِّل اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی