معنی temido - جستجوی لغت در جدول جو
temido
ترسناک، ترسید
ادامه...
تَرسناک، تَرسید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
temido
ترسناک، ترسید
ادامه...
تَرسناک، تَرسید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
fetido
بدبو، متعفّن، بوی بد، زننده
ادامه...
بَدبُو، مُتَعَفِّن، بوی بَد، زَنَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
temiz
تمیز، تمیز کردن
ادامه...
تَمیز، تَمیز کَردَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
tempo
زمان
ادامه...
زَمان
دیکشنری پرتغالی به فارسی
úmido
مرطوب
ادامه...
مَرطوب
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tempo
هوا، زمان
ادامه...
هَوا، زَمان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
umido
بخارآلود، مرطوب
ادامه...
بُخارآلود، مَرطوب
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
amido
آهار، نشاسته
ادامه...
آهار، نِشاستِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tedio
خسته کننده بودن، خسته کننده
ادامه...
خَستِه کُنَندِه بودَن، خَستِه کُنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
timide
ترسوانه، ترسو
ادامه...
تَرسوانِه، تَرسو
دیکشنری هلندی به فارسی
devido
مقرّر، به دلیل
ادامه...
مُقَرَّر، بِه دَلیل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tiepido
بی روح، گرم، سرد و گرم
ادامه...
بی روح، گَرم، سَرد و گَرم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
temuto
ترسناک، ترسید
ادامه...
تَرسناک، تَرسید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
termico
گرمایی، حرارتی
ادامه...
گَرمایی، حَرارَتی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
gelido
سرد، انجماد
ادامه...
سَرد، اِنجِماد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
gemito
ناله کردن، ناله، ناله کننده
ادامه...
نالِه کَردَن، نالِه، نالِه کُنَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fedido
بوی بد، بدبو
ادامه...
بوی بَد، بَدبُو
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ferido
آسیب دیده، مجروح شد، مجروح، زخم زننده
ادامه...
آسیب دیدِه، مَجروح شُد، مَجروح، زَخم زَنَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
nemico
دشمن
ادامه...
دُشمَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
herido
آسیب دیده، مجروح
ادامه...
آسیب دیدِه، مَجروح
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
timide
ترسو، خجالتی
ادامه...
تَرسو، خِجالَتی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
debido
مقرّر، به دلیل
ادامه...
مُقَرَّر، بِه دَلیل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tímido
ترسو، خجالتی
ادامه...
تَرسو، خِجالَتی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
timido
ترسو، خجالتی
ادامه...
تَرسو، خِجالَتی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
gemido
ناله کننده، ناله، ناله کردن
ادامه...
نالِه کُنَندِه، نالِه، نالِه کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tímido
ترسو، خجالتی
ادامه...
تَرسو، خِجالَتی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
gemido
ناله کننده، ناله
ادامه...
نالِه کُنَندِه، نالِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
destemido
بدون ترس، بی باک
ادامه...
بِدونِ تَرس، بی باک
دیکشنری پرتغالی به فارسی