معنی tematycznie - جستجوی لغت در جدول جو
tematycznie
از نظر موضوعی، متابولیک
ادامه...
اَز نَظَرِ مَوضوعی، مِتابُولیک
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
matematycznie
از لحاظ ریاضی، از نظر ژئوپلیتیکی
ادامه...
اَز لَحاظِ رِیاضی، اَز نَظَرِ ژِئُوپُلیتیکی
دیکشنری لهستانی به فارسی
empatycznie
به طور همدردانه، به طور همزمان
ادامه...
بِه طُورِ هَمدَردانِه، بِه طُورِ هَمزَمان
دیکشنری لهستانی به فارسی
somatycznie
بدنی، نادیده گرفته شده است
ادامه...
بَدَنی، نادیدِه گِرِفتِه شُدِه اَست
دیکشنری لهستانی به فارسی
semantycznie
از لحاظ معنایی، از نظر مادی
ادامه...
اَز لَحاظِ مَعنایی، اَز نَظَرِ مادی
دیکشنری لهستانی به فارسی
tematyczny
زمینه محور، کف را بشویید، موضوعی، محدود کردن
ادامه...
زَمینِه مِحوَر، کَف را بِشویید، مَوضوعی، مَحدود کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
niesystematycznie
بی نظم، آشفتگی
ادامه...
بی نَظم، آشُفتِگی
دیکشنری لهستانی به فارسی
monotematycznie
به طور یکنواخت، فراموش نشدنی
ادامه...
بِه طُورِ یِکنَواخت، فَراموش نَشُدَنی
دیکشنری لهستانی به فارسی
systematycznie
به طور سیستمی، به صورت شبانی
ادامه...
بِه طُورِ سیستِمی، بِه صورَتِ شَبانی
دیکشنری لهستانی به فارسی