جدول جو
جدول جو

معنی tarcie - جستجوی لغت در جدول جو

tarcie
اصطکاک، تعریف کند
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کشش
دیکشنری هلندی به فارسی
آزار، سوء استفاده
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
پر شده
دیکشنری فرانسوی به فارسی
فاسد، پوسیده، گندیده
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
گندیدن، پوسیدگی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ترجیح
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
محو کردن، سپرده گذاری
دیکشنری لهستانی به فارسی
سرزنش کردن، تعقیب و گریز
دیکشنری لهستانی به فارسی
دیرآمد، دیر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
صریحاً، انصافاً، باز شدن، باز کردن، با پذیرش، بالا و پایین پریدن، آغاز، پستانداران، صف، به طور اعلام شده، هذلولی، آشکارا
دیکشنری لهستانی به فارسی
از دست دادن، خانم
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور لجبازانه، به طور موقّت، لجوجانه، لحظه
دیکشنری لهستانی به فارسی
ضمنی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
دزدانه، سرقت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
تاریخ، تاریخچه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی