معنی taktownie - جستجوی لغت در جدول جو
taktownie
با تدبیر، دوسوگرا
ادامه...
با تَدبِیر، دُوسوگَرا
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
aktywnie
فعّال
ادامه...
فَعّال
دیکشنری لهستانی به فارسی
nietaktownie
به طور نامناسب، به طور ناهمگن، به طور بی ادبانه، بی ادبانه، به طور بی سیاست، بی شرمانه
ادامه...
بِه طُورِ نامُناسِب، بِه طُورِ ناهَمگِن، بِه طُورِ بی اَدَبانِه، بی اَدَبانِه، بِه طُورِ بی سیاسَت، بی شَرمانِه
دیکشنری لهستانی به فارسی