معنی sufi - جستجوی لغت در جدول جو
sufi
پشم
ادامه...
پَشم
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
con suficiencia
با خودپسندی، با کفایت
ادامه...
با خودپَسَندی، با کِفایَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pagamento insuficiente
کم پرداختی، پرداخت ناکافی
ادامه...
کَم پَرداختی، پَرداخت ناکافی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
insuficiente
ناکافی
ادامه...
ناکافی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
insuficiência
عدم کفایت، شکست، ناکافی بودن
ادامه...
عَدَمِ کِفایَت، شِکَست، ناکافی بودَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
de maneira insuficiente
به طور ناکافی، به اندازه کافی
ادامه...
بِه طُورِ ناکافی، بِه اَندازِه کافی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
autossuficiente
خودکفا
ادامه...
خودکَفا
دیکشنری پرتغالی به فارسی
de manera insuficiente
به طور ناکافی، به اندازه کافی
ادامه...
بِه طُورِ ناکافی، بِه اَندازِه کافی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
insuficiencia
عدم کفایت، نارسایی، ناکافی بودن
ادامه...
عَدَمِ کِفایَت، نارِسایی، ناکافی بودَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
insuficiente
ناکافی
ادامه...
ناکافی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ser suficiente
کافی بودن، کافی باشد
ادامه...
کافی بودَن، کافی باشَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
suci
مقدّس
ادامه...
مُقَدَّس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
autosuficiente
خودکفا
ادامه...
خودکَفا
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pago insuficiente
کم پرداختی
ادامه...
کَم پَرداختی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
suficiente
کافی، به اندازه کافی
ادامه...
کافی، بِه اَندازِه کافی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
suficientemente
به طور کافی، به اندازه کافی
ادامه...
بِه طُورِ کافی، بِه اَندازِه کافی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
suficiencia
کفایت
ادامه...
کِفایَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
suficiente
کافی، به اندازه کافی
ادامه...
کافی، بِه اَندازِه کافی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
suficientemente
به طور کافی، به اندازه کافی
ادامه...
بِه طُورِ کافی، بِه اَندازِه کافی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
safi
تمیز، تمیز کردن، بهداشتی، بی عیب، تر و تمیز، آراسته، دست نخورده، خالص، محض، ترتیب دار، منظّم، بی آلایش
ادامه...
تَمیز، تَمیز کَردَن، بِهداشتی، بی عَیب، تَر و تَمیز، آراستِه، دَست نَخُوردِه، خالِص، مَحض، تَرتِیب دار، مُنَظَّم، بی آلایِش
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ya sufi
پشمی، از پشم
ادامه...
پَشمی، اَز پَشم
دیکشنری سواحیلی به فارسی