جدول جو
جدول جو

معنی safi

safi
تمیز، تمیز کردن، بهداشتی، بی عیب، تر و تمیز، آراسته، دست نخورده، خالص، محض، ترتیب دار، منظّم، بی آلایش
دیکشنری سواحیلی به فارسی