جدول جو
جدول جو

معنی sudato - جستجوی لغت در جدول جو

sudato
عرق ریزان، عرق کرده
دیکشنری ایتالیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

عرق ریختن، عرق
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
استفاده شده، استفاده می شود
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ایالت، دولت، وضعیت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
عرق ریختن، عرق
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
گمراه، منحرف شد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
مطالعه شده، مطالعه کرد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
لایه گذاشتن، لایه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
آزاد، شل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
شور، خوش طعم، ملحی، نمکین شده
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
رانده شده
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
آراسته، مراقبت شده، ترمیم شده
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
خطاب، سخنرانی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
چالش خورده، به چالش کشیده شد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
باریک، مفصل شده، لاغر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
عرق ریزان، عرق کرده
دیکشنری پرتغالی به فارسی