معنی suado
suado
عرق ریزان، عرق کرده
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با suado
usado
usado
اِستِفادِه شُدِه، اِستِفادِه می شَوَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
usado
usado
اِستِفادِه شُدِه، اِستِفادِه می شَوَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
surdo
surdo
ناشِنَوا
دیکشنری پرتغالی به فارسی