معنی strisciante - جستجوی لغت در جدول جو
strisciante
خزنده
ادامه...
خَزَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
strisciare
آرام حرکت کردن، خزیدن، بی صدا حرکت کردن، حالت خزیدن پیدا کردن، زحمت کشیدن
ادامه...
آرام حَرَکَت کَردَن، خَزیدَن، بی صِدا حَرَکَت کَردَن، حالَت خَزیدَن پِیدا کَردَن، زَحمَت کِشیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی