معنی stilist - جستجوی لغت در جدول جو
stilist
آرایشگر، استایلیست
ادامه...
آرایِشگَر، اِستایلیست
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
stilista
آرایشگر، استایلیست
ادامه...
آرایِشگَر، اِستایلیست
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
stilistik
سبکی، سبک
ادامه...
سَبکی، سَبک
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
estilista
آرایشگر، استایلیست
ادامه...
آرایِشگَر، اِستایلیست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
estilista
آرایشگر، استایلیست
ادامه...
آرایِشگَر، اِستایلیست
دیکشنری پرتغالی به فارسی
stylist
آرایشگر، استایلیست
ادامه...
آرایِشگَر، اِستایلیست
دیکشنری هلندی به فارسی
styliste
آرایشگر، استایلیست
ادامه...
آرایِشگَر، اِستایلیست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
utilisé
استفاده شده، استفاده می شود
ادامه...
اِستِفادِه شُدِه، اِستِفادِه می شَوَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Stylist
آرایشگر
ادامه...
آرایِشگَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
stylista
آرایشگر، تجهیزات
ادامه...
آرایِشگَر، تَجهیزات
دیکشنری لهستانی به فارسی
Stylist
آرایشگر، استایلیست
ادامه...
آرایِشگَر، اِستایلیست
دیکشنری آلمانی به فارسی
stilistico
سبکی، سبک
ادامه...
سَبکی، سَبک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
stilistik bir şekilde
به طور سبک شناسانه، از نظر سبک
ادامه...
بِه طُورِ سَبک شناسانِه، اَز نَظَرِ سَبک
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
stilistisch
به طور سبک شناسانه، از نظر سبک، سبکی
ادامه...
بِه طُورِ سَبک شناسانِه، اَز نَظَرِ سَبک، سَبکی
دیکشنری آلمانی به فارسی
secara stilistik
به طور سبک شناسانه، از نظر سبک
ادامه...
بِه طُورِ سَبک شناسانِه، اَز نَظَرِ سَبک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
in modo stilistico
به طور سبک شناسانه، از نظر سبک
ادامه...
بِه طُورِ سَبک شناسانِه، اَز نَظَرِ سَبک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی