معنی spuchnięty - جستجوی لغت در جدول جو
spuchnięty
پفی، پل بساز
ادامه...
پُفی، پُل بِساز
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
opuchnięty
ورم کرده، داخل وریدی
ادامه...
وَرَم کَردِه، داخِل وَرِیدی
دیکشنری لهستانی به فارسی