معنی spazio - جستجوی لغت در جدول جو
spazio
فضا
ادامه...
فَضا
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
spazioso
گسترده، جادار، وسیع
ادامه...
گَستَردِه، جادار، وَسیع
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
espacio
فضا
ادامه...
فَضا
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
spurio
توهّمی، جعلی
ادامه...
تَوَهُّمی، جَعلی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sparso
پراکنده، پراکنده شده، متفرّق
ادامه...
پَراکَندِه، پَراکَندِه شُدِه، مُتِفَرِّق
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
spalić
سوزاندن جسد، چشمک زدن، سوزاندن
ادامه...
سوزاندَن جَسَد، چِشمَک زَدَن، سوزاندَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
sabio
خردمند، حکیم، دانشمند، فهمیده
ادامه...
خِرَدمَند، حَکیم، دانِشمَند، فَهمیده
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pazzo
دیوانه
ادامه...
دیوانِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vazio
به طور تهی، خالی، خلا، پر نشده، توخالی
ادامه...
بِه طُورِ تُهی، خالی، خَلا، پُر نَشُدِه، تُوخَالِی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
spaziosità
وسعت
ادامه...
وُسعَت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
spaziosamente
به طور وسیع، جادار
ادامه...
بِه طُورِ وَسیع، جادار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fare spazio
فضا دادن، فضا ایجاد کنید
ادامه...
فَضا دادَن، فَضا ایجاد کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
comodamente e spazioso
به طور راحت و جادار، راحت و جادار
ادامه...
بِه طُورِ راحَت و جادار، راحَت و جادار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی