معنی sparare - جستجوی لغت در جدول جو
sparare
شلّیک کردن، شلّیک کنید
ادامه...
شِلّیک کَردَن، شِلّیک کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
sbarcare
پیاده شدن
ادامه...
پیاده شُدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
arare
شخم زدن
ادامه...
شُخم زَدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
salare
نمک پاشیدن، نمک
ادامه...
نَمَک پاشیدَن، نَمَک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
aparar
برش زدن، کوتاه کردن، بریدن، برش کردن
ادامه...
بُرِش زَدَن، کوتاه کَردَن، بُریدَن، بُرِش کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
spiare
جاسوسی کردن، جاسوسی
ادامه...
جاسوسی کَردَن، جاسوسی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pagare
پرداخت کردن، پرداخت کنید
ادامه...
پَرداخت کَردَن، پَرداخت کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
operare
عمل کردن، عمل کنند
ادامه...
عَمَل کَردَن، عَمَل کُنَند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ispirare
الهام دادن، الهام بخش
ادامه...
اِلهام دادَن، اِلهام بَخش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
imparare
یاد گرفتن، یاد بگیرند
ادامه...
یاد گِرِفتَن، یاد بِگیرَند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
espirare
بازدم کردن، بازدم
ادامه...
بازدَم کَردَن، بازدَم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
superare
برتری یافتن، غلبه کند، سبقت گرفتن، غلبه پیدا کردن، غلبه کردن، فراتر رفتن
ادامه...
بَرتَری یافتَن، غَلَبِه کُنَد، سِبقَت گِرِفتَن، غَلَبِه پِیدا کَردَن، غَلَبِه کَردَن، فَراتَر رَفتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
stirare
اتو کردن، را فشار دهید
ادامه...
اُتو کَردَن، را فِشار دَهید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
riparare
اصلاح کردن، تعمیر، ترمیم کردن
ادامه...
اِصلاح کَردَن، تَعمیر، تَرمیم کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
scalare
مقیاس کردن، صعود
ادامه...
مِقیاس کَردَن، صُعود
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sperare
امید داشتن، امید
ادامه...
اُمید داشتَن، اُمید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
scartare
کنار گذاشتن، دور انداختن
ادامه...
کِنارِ گُذاشتَن، دور اَنداختَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
scavare
از خاک درآوردن، حفّاری، تونل زدن، چالوس کردن، حفّاری کردن، حفر کردن، خراشیدن، غار رفتن، کندن
ادامه...
اَز خاک دَرآوَردَن، حَفّاری، تونِل زَدَن، چالوس کَردَن، حَفّاری کَردَن، حَفر کَردَن، خراشیدَن، غار رَفتَن، کَندَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
aspirare
آرزو داشتن، آرزو کردن، آسپیره کردن
ادامه...
آرِزو داشتَن، آرِزو کَردَن، آسپیرِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
separar
جدا کردن
ادامه...
جُدا کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
spalmare
لکّه انداختن، گسترش
ادامه...
لَکِّه اَنداختَن، گُستَرِش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
spazzare
جاروب کردن، جارو کردن
ادامه...
جاروب کَردَن، جارو کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sporcare
آلودگی کردن، کثیف، آلوده کردن
ادامه...
آلودِگی کَردَن، کَثیف، آلودِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sposare
حمایت کردن، ازدواج کن
ادامه...
حِمایَت کَردَن، اِزدِواج کُن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sputare
تف انداختن، تف
ادامه...
تُف اَنداختَن، تُف
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
parlare
حرف زدن، صحبت کنید، صحبت کردن
ادامه...
حَرف زَدَن، صُحبَت کُنید، صُحبَت کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
separar
جدا کردن
ادامه...
جُدا کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
separare
جدا کردن
ادامه...
جُدا کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
parar
ایستادن، برای توقّف، متوقّف کردن
ادامه...
ایستادَن، بَرایِ تَوَقُّف، مُتِوَقِّف کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی