معنی somaticamente - جستجوی لغت در جدول جو
somaticamente
بدنی، جسمی
ادامه...
بَدَنی، جَسمی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
somaticamente
بدنی، جسمی
ادامه...
بَدَنی، جَسمی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
somáticamente
بدنی، جسمی
ادامه...
بَدَنی، جَسمی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
simpaticamente
با همدلی، به خوبی
ادامه...
با هَمدِلی، بِه خوبی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
semanticamente
از لحاظ معنایی، از نظر معنایی
ادامه...
اَز لَحاظِ مَعنایی، اَز نَظَرِ مَعنایِی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
aromaticamente
به طور معطّر، به صورت معطّر
ادامه...
بِه طُورِ مُعَطَّر، بِه صورَتِ مُعَطَّر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
semanticamente
از لحاظ معنایی، از نظر معنایی
ادامه...
اَز لَحاظِ مَعنایی، اَز نَظَرِ مَعنایِی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
aromaticamente
به طور معطّر، به صورت معطّر
ادامه...
بِه طُورِ مُعَطَّر، بِه صورَتِ مُعَطَّر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tematicamente
از نظر موضوعی، به صورت موضوعی
ادامه...
اَز نَظَرِ مَوضوعی، بِه صورَتِ مَوضوعی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tematicamente
از نظر موضوعی، به صورت موضوعی
ادامه...
اَز نَظَرِ مَوضوعی، بِه صورَتِ مَوضوعی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
psicossomaticamente
به طور روان تنی، از نظر روان تنی
ادامه...
بِه طُورِ رَوان تَنی، اَز نَظَرِ رَوان تَنی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
psicosomaticamente
به طور روان تنی، از نظر روان تنی
ادامه...
بِه طُورِ رَوان تَنی، اَز نَظَرِ رَوان تَنی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی