معنی psicossomaticamente psicossomaticamente به طور روان تنی، از نظر روان تنی دیکشنری پرتغالی به فارسی
psicosomaticamente psicosomaticamente بِه طُورِ رَوان تَنی، اَز نَظَرِ رَوان تَنی دیکشنری ایتالیایی به فارسی
psicosomáticamente psicosomáticamente بِه طُورِ رَوان تَنی، اَز نَظَرِ رَوان تَنی دیکشنری اسپانیایی به فارسی