جدول جو
جدول جو

معنی silmek - جستجوی لغت در جدول جو

silmek
حذف کردن، برای حذف، پاک کردن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

عشق ورزیدن، دوست داشتن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
زلزله ای، لرزه ای
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
نفخ کردن، باد کردن، برآمدگی پیدا کردن، ورم کردن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب کردن، برای انتخاب
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
رانندگی کردن، برای گسترش، آخرین بودن، شخم زدن، لکّه انداختن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
کم نور کردن، محو شدن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
کم رنگ شدن، محو شدن، خشک شدن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
نشت یافتن، فیلتر کنید
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
خنده، برای خندیدن، خندیدن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
نقره ای
دیکشنری آلمانی به فارسی
فیلم ساختن، فیلمبرداری
دیکشنری هلندی به فارسی
فرود آمدن، برای پایین آمدن، پیاده شدن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
نوشیدن، برای نوشیدن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
هل دادن، فشار دهید، به جلو بردن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
مردن، برای مردن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
جدا کردن، برچیدن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
آمدن، برای آمدن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
دانستن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
سوار شدن، برای سوار شدن، صعود کردن، سواری کردن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
فیلم ساختن، فیلم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
فیلم ساختن، فیلم
دیکشنری آلمانی به فارسی
موتوری، خودرو
دیکشنری لهستانی به فارسی
تقسیم کردن، تقسیم کنید
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
کشیدن، ترسیم کردن، خط کشیدن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
تیز کردن، سنگ تیز کردن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
وارد شدن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
تمایل داشتن، خم شدن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
آرزو کردن، آرزو کن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
بر پا کردن، دوختن، کاشتن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
حفر کردن، سوراخ کردن، حفّاری کردن، ترکاندن، نفوذ کردن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
پوشیدن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
عمل کردن، رفتن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
حذف کردن از راست، درست حذف کن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی