معنی siedzieć - جستجوی لغت در جدول جو
siedzieć
نشستن، بنشین، نشانه
ادامه...
نِشَستَن، بِنِشین، نِشانِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
wiedzieć
دانستن، قابل شناخت
ادامه...
دانِستَن، قابِلِ شِناخت
دیکشنری لهستانی به فارسی
widzieć
دیدن، ببینید، دید
ادامه...
دیدَن، بِبینید، دید
دیکشنری لهستانی به فارسی
siedzieć okrakiem
سوار شدن دو طرفه، اسب سواری
ادامه...
سَوار شُدَن دُو طَرَفه، اَسب سَواری
دیکشنری لهستانی به فارسی