جدول جو
جدول جو

معنی siać - جستجوی لغت در جدول جو

siać
کاشتن، پیوند، کاشت کردن، کاشی گذاشتن
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

آماده، آماده است
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نامبارک، بدشانس، بدشگون، بدون شانس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
خوٰاندن بلند، خوٰابیدن
دیکشنری لهستانی به فارسی
خوابیدن
دیکشنری لهستانی به فارسی
ایستادن، ایستاده
دیکشنری لهستانی به فارسی
مکیدن، سلطنت طلب
دیکشنری لهستانی به فارسی