معنی setiap - جستجوی لغت در جدول جو
setiap
هر
ادامه...
هَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
setia
وفادار
ادامه...
وَفادار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
serial
دنباله دار، سریال
ادامه...
دُنبالِه دار، سِریال
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
serial
دنباله دار، سریال
ادامه...
دُنبالِه دار، سِریال
دیکشنری پرتغالی به فارسی
serial
دنباله دار، سریال
ادامه...
دُنبالِه دار، سِریال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
setan
شیطانی، دیو
ادامه...
شِیطانی، دیو
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
seria
مجموعه، تجمّعی
ادامه...
مَجموعِه، تَجَمُّعی
دیکشنری لهستانی به فارسی
tetap
ثابت، هنوز، ماندن
ادامه...
ثابِت، هَنوز، ماندَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
setiap tahun
سالانه، هر سال
ادامه...
سالانِه، هَر سال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
setiap minggu
هفتگی، هر هفته
ادامه...
هَفتِگی، هَر هَفتِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
setiap malam
شبانه، هر شب
ادامه...
شَبانِه، هَر شَب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
setiap dua jam
هر دو ساعت
ادامه...
هَر دُو ساعَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
setiap dua bulan
دو ماهیانه، هر دو ماه یکبار
ادامه...
دُو ماهیانِه، هَر دُو ماه یِکبار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
siap
آماده، آماده است
ادامه...
آمادِه، آمادِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
stap
گام
ادامه...
گام
دیکشنری هلندی به فارسی