معنی serale - جستجوی لغت در جدول جو
serale
عصر
ادامه...
عَصر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Berate
سرزنش کردن
ادامه...
سَرزَنِش کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
venale
فاسد، بازار
ادامه...
فاسِد، بازار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cerare
موم مالیدن، موم
ادامه...
موم مالیدَن، موم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sefalet
فساد، بدبختی، پستی
ادامه...
فَساد، بَدبَختی، پَستی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
Female
مؤنّث، زن
ادامه...
مُؤَنَّث، زَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
letale
کشنده
ادامه...
کُشَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
legale
قانونی
ادامه...
قانونی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Herald
اعلان کردن، منادی
ادامه...
اِعلان کَردَن، مُنادی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
verbale
زبانی، کلامی
ادامه...
زَبانی، کَلامی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
murale
نقّاش دیواری، نقّاشی دیواری
ادامه...
نَقَّاش دیواری، نَقّاشی دیواری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
morale
اخلاقی
ادامه...
اَخلاقی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
serie
مجموعه، سری
ادامه...
مَجموعِه، سِری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
serie
مجموعه، سری
ادامه...
مَجموعِه، سِری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
serak
گراز مانند، خشن
ادامه...
گُراز مانَند، خَشِن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
reale
شاهانه، واقعی
ادامه...
شَاهانِه، واقِعی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
verace
راستگو، درست است
ادامه...
راستگو، دُرُست اَست
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sterile
بی ثمر، استریل
ادامه...
بی ثَمَر، اِستِریل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
seriale
دنباله دار، سریال
ادامه...
دُنبالِه دار، سِریال
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sperare
امید داشتن، امید
ادامه...
اُمید داشتَن، اُمید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
gerade
راست، مستقیم
ادامه...
راست، مُستَقیم
دیکشنری آلمانی به فارسی
servile
حقیر، خدمتگزار
ادامه...
حَقیر، خِدمَتگُزار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
morale
اخلاقیات، اخلاقی
ادامه...
اَخلاقیات، اَخلاقی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
serial
دنباله دار، سریال
ادامه...
دُنبالِه دار، سِریال
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
segare
ارّه کردن
ادامه...
اَرِّه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sleale
بی وفا، ناعادلانه
ادامه...
بی وَفا، ناعادِلانِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
servile
حقیر، خدمتگزار، فرمانبردار
ادامه...
حَقیر، خِدمَتگُزار، فَرمانبَردار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rurale
روستایی
ادامه...
روستایی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
virale
ویروسی
ادامه...
ویروسی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
serial
دنباله دار، سریال
ادامه...
دُنبالِه دار، سِریال
دیکشنری پرتغالی به فارسی
serial
دنباله دار، سریال
ادامه...
دُنبالِه دار، سِریال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
serasi
سازگار، هماهنگ
ادامه...
سازِگار، هَماهَنگ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
sepele
جزئی، ناچیز، جزئی نگری
ادامه...
جُزئی، ناچیز، جُزئی نِگَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
regale
شاهانه، سلطنتی
ادامه...
شَاهانِه، سَلطَنَتی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
geral
کلّی، عمومی
ادامه...
کُلّی، عُمومی
دیکشنری پرتغالی به فارسی