معنی segmentare - جستجوی لغت در جدول جو
segmentare
تقسیم کردن، بخش
ادامه...
تَقسیم کَردَن، بَخش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
segmentar
تقسیم کردن، بخش
ادامه...
تَقسیم کَردَن، بَخش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
segmentar
تقسیم کردن، بخش
ادامه...
تَقسیم کَردَن، بَخش
دیکشنری پرتغالی به فارسی
segmentasi
تقسیم بندی، بخش بندی
ادامه...
تَقسیم بَندی، بَخش بَندی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
fermentare
تخمیر کردن، تخمیر
ادامه...
تَخمیر کَردَن، تَخمیر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
segmenteren
تقسیم کردن، بخش
ادامه...
تَقسیم کَردَن، بَخش
دیکشنری هلندی به فارسی
segmentatie
تقسیم بندی، بخش بندی
ادامه...
تَقسیم بَندی، بَخش بَندی
دیکشنری هلندی به فارسی
segmenter
تقسیم کردن، بخش
ادامه...
تَقسیم کَردَن، بَخش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
sementara
موقّتی، موقّت، گذرا، به طور موقّتی، محتاط، با احتیاط، زودگذر
ادامه...
مُوَقَّتی، مُوَقَّت، گُذَرا، بِه طُورِ مُوَقَّتی، مُحتاط، با اِحتیاط، زودگُذَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
cementare
سیمان زدن، سیمان
ادامه...
سیمان زَدَن، سیمان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی