معنی segmentatie
segmentatie
تقسیم بندی، بخش بندی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با segmentatie
segmentation
segmentation
تَقسیم بَندی، بَخش بَندی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pigmentatie
pigmentatie
رَنگدانِه
دیکشنری هلندی به فارسی
fermentatie
fermentatie
تَخمیر
دیکشنری هلندی به فارسی
regimentatie
regimentatie
نِظَام بَندی، هَنگ
دیکشنری هلندی به فارسی
segmentare
segmentare
تَقسیم کَردَن، بَخش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
segmentasi
segmentasi
تَقسیم بَندی، بَخش بَندی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی