جدول جو
جدول جو

معنی scavare - جستجوی لغت در جدول جو

scavare
از خاک درآوردن، حفّاری، تونل زدن، چالوس کردن، حفّاری کردن، حفر کردن، خراشیدن، غار رفتن، کندن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

انبار کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
حفر کردن، حفّاری، غار رفتن، کندن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
بخیل، خسیس، طمعکار، غیر سخاوتمند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
شستشو دادن، شستن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
نمک پاشیدن، نمک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
تخم گذاری کردن، نوزادان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
اسکی کردن، اسکی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
توخالی کردن، حفّاری کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ذخیره کردن، ذخیره کنید، نجات دادن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
مقیاس کردن، صعود
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
منقضی شدن، منقضی شود
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
فرار کردن، فرار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
کنار گذاشتن، دور انداختن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
شلّیک کردن، شلّیک کنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
عذر خوٰاستن، بهانه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
جاخالی کردن، طفره رفتن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پوست کندن، مدرسه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
تضعیف کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
تونل زدن، حفّاری، غار رفتن، کندن، خراشیدن، حفر کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی